داستان علاقه ی من به میلان در ده،یازده سالگی آغاز شد وهر روز علاقه ام بیشتر می شود. بامیلان خندیدم، گریستم وبا کورسوی از امید در ایام سخت وسیه با انتظار به دل روشنی الان نشستم
از بعد 2002 دیوونه ی میلان
ولی این سالا دارن صبر آزمایی میکنه برام
نمیدونم وقتی پای میلان وسط باشه ایوب هم جلوم کم میاره تو صبر عاشقی میلان
تا ابد روسونری. یک میلانی 7 آتیشه
کیرم رود ز دستم صاحب کصان خدا را
دردا که کیر شق درد خواهد شد آشکارا
از کودکی به ورزش علاقه دارم و ۷ سالگی هوادار میلان شدم به عشق پایولو مالدینی.
یه مدت کلاس فوتبال دفاع راست بودم، دو سال اول دبیرستان تکواندو رفتم و بعد از بلند شدن قدم بسکتبال.
اهنگساز نوازنده مدرس موسیقی..فوتبالیست .از سال 1998تمام بازی های فوتبال و میبینم عاشق میلان و ایتالیام.
به شدت عاشق گتوزو هستم به طوری که زندگیم کاملا تحت تاثیر گتوزوست ( بیرون و داخل زمین )
فقط رپ گوش میدم
اهل گیمم
گاهی دست به قلم میشم و البته چیز خاصی هم نمینویسم! میتونم خودم رو یک روز پشت دروازه های سن سیرو، برهنه درحالی که اسم میلان و فریاد میزنم، تصور کنم!!